دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

آشی که سیامک برایمان پخت! (۲)


القصه، مشکل یکی ، دو تا نبود .             

آخرتوی این دفتر و دستک  کا رگاهی ما، نه ویدئو پیدا می شد نه رایانه ، اصلا جای این جور چیزها نبود .چرا که فردایش هر ننه قمری از عمله و راننده و...  می خواست هرچی فیلم ناجور است بیاورد اینجا و نگاه کند.

به سیامک گفتم حالا من تو این شهر (شوشتر)این فیلم کذایی را چه جور پـیدا کنم .گفت"خوب بیا اهواز فیلم را ردیف می کنیم وبا هم تماشا می کنیم" .اما شرایط کاری من و وضعیت کارگاه به گونه ای نبود که بشود تا چند روز آینده بتوانم از شوشتر تکان بخورم. اما  سیامک بشارت داد  که فیلم

مــُومـِـنـتو" momento  "

  به تازگی از سوی مؤ سـسه رسانه های تصویری در ویدئو کلوپ های سراسر کشور توزیع شده است.همین بشارت ما را بس بود از برای پی معشوق دویدن! برای تهیه اسباب و اثاث تما شای فیلم نیز یک نیمچه قولی مصطفی طاعتی به ما داد؛ که آن زمان در دار ودستۀ کار فرما (شرکت آب-نیرو)خوش می گذراند.

الغرض ، فردا صبح علی الطلوع پاشنۀ کفشمان را ور کشیدیم و دم درب خوش قیافه ترین ویدئو کلوپ شوشتر چمباتمه زدیم تا صاحب مغازه سر رسد.(برای اطلاع شما دوستان عرض کنم که آن زمان شوشتر دارای سه فقره ویدئو کلوپ بود.)

 طرف تا آمد بنده اسم فیلم را به او گفتم.اما گویا که برای وی آشنا نبود.رفت سیاهۀ تمامی فیلمهایش را آورد ومن تک تک آنها را از نظر گذراندم.از فیلمهای بروس لی و شاهرخ خان تا جدید ترین فیلم تهمینه میلانی ودیگر فیلم های در پـیتی به چشم می خورد اما از فیلم مومنتو خبری نبود. طرف پرسید اسم فارسی فیلم چی هست؟ من هم با قیافۀ حق به جنابی گفتم اسم فارسی اش هم همین است چون که مومنتو یک اسم خاص است؟!

باز برای اطمینان زنگ زدم به سیامک و اسم دوبلۀ فیلم را پرسیدم .معلوم شد که من اشتباه می کردم و معنی آن "یاد آوری" است. دوباره با شرمندگی سراغ همان ویدئو کلوپ رفتم وخواهان فیلم "یاد آوری" شدم.باز با تکرار همان مراحل پیشین دریافتم که از این مغازه خیری به ما نمی رسد.طرف مدعی بود که بهترین و جدیدترین فیلمهای روز را او در شوشتر پخش و توزیع می کند با این حال نشانی چند ویدئو کلوپ دیگرشوشتر  و یک مرکز پخش فوق مجاز فیلم و سی دی را از او گرفتم و خداحافظی کردم.

 با عرض پوزش به دلیل گرفتاری ٬ادامه قصه در مطلب بعدی...

 

نظرات 6 + ارسال نظر
ابراهیم یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 22:11

سلام
سید جان!
طاعاتتون قبول.
آقا!
چرا شما همیشه ساعت بین ۱ تا ۲ بعد از ظهر مطلب می نویسین.
حالا خوبه که این دفعه روز ۴ شنبه یا ۵ شنبه نبود!!!
ولی با تمام اوصاف وقتی مطالبتو می خونم انگار خودت با چهره همیشه خندونت داری تعریف می کنی.
خلاصه که بد جوری هوا خواتیم سید!
بازم بر می گردم.
لطفا زودتر ادامه مطلبو بنویس.
زت زیاد

رهگذر دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:48

بابا چرا یک قصه را اینقدر کش میدهی .!!

سیامک دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 14:19

قصدم این بود که تا انتهای نوشتت نظر ندم . ولی ....
ببین مهدی اولین صدا دراومد.مشکل اینجاست که بدجوری می خوای به اصل وفادار باشی.مزش به دارماتیزه کردنشه.اینو قبلا هم بهت گفتم.ولی کو گوش شنوا!!!!!!!!!سریالی کردنش هم لطمه رو بیشتر کرده.ارادتمند

زینب خانوم سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 19:09 http://www.zpanah.persianblog.com

هیچ وقت جدی جدی فکر نکرده بودم اون سوالا جدیه! فکر کردم که به شیوه مالوف قدمای تحکیمی قصد تمسخر دارید جناب وگرنه پاسخ می گفتم. خیلی از اصطلاحاتی که من در باره وال استریت به کار می برم به عبارتی بزرگترین بورس امریکاست. اگر اهل فیلم باشی حتما دیدی سالن بزرگی رو که توش یه عالمه آدم موبایل به دست وایسادن داد می زنن و می خرن و می فروشن. اونجا همین استاک اکسچنجیه که من ازش می نویسم. راستی من فیلم استپ آپ رو دیدم جالب بود این مومنتو رو ندیدم. موفق باشیدو در کارهای غیر خلاف مستدام.

ابراهیم چهارشنبه 3 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 00:40

سلام
سید جان!
عیدتون مبارک.
انشاالله همیشه شاد وپیروز باشید و توفیق یارتون باشه .
الحمدلله والمنه که ۴ روز تعطیلی هم به یمن زندگی در جایی به نام ایران که هرگز سروته کاراش معلوم نیست نصیب کلیه مومنین و مومنات روزه دار سابق شده و همه مون می تونیم از نون های نفتی که رو سفره هامون هست راحت بخوریم ونق نزنیم.!!!
بماند که اول ماهست و اکثر جامعه حقوق بگیر مفلس هنوز نتونستن حقوق خودشون رو بگیرن.
ام چه باک که می آن دم در خونه هامون و در می زنن که ایهاالناس چه نشستین که ۴ روز براتون تعطیل کردیم و بیاین دم در پولتونو بگیرین.در ضمن کشور ما می تونه ۱۲۰ میلیون جمعیت هم داشته باشه پس چرا بابا نمی شین.وماها هم لختی می اندیشیم و عمری با سعادت زندگی می کنیم.
جون من از این قشنگ تر دیدی تا حال !!!
عزت عالی مستدام

خشایار سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:03

سلام دوست عزیز!
کوروش قناطیر را یک هفته است بازداشت کرده اند و هیچ نمی گویند از علت و اتهامش...
همیشه از شما و بقیه عباسپوری ها می گفت..
دلمان خون است و چشممان باران..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد