برآستان سی سالگی

---

  عکس: از مجموعۀ انقلاب کار مرحوم کاوه گلستان

دیروزدرمحل کار،یک تنه در یک بحث سیاسی به مصاف چهار–پنج نفر رفتم  و جانانه به دفاع از انقلاب اسلامی  ایران و مردمی بودن آن پرداختم.همۀ آنها هم، سن وسالی بیش از من داشتند.

گاهی چنان باهم هجوم می آوردند و آوار حرف برسرم می ریختند که من فقط  مظلومانه می گفتم : اکنون حرف کدامتان را باید جواب بدهم؟

یکی شان که آسیاب زمانه مویش  را  به سپیدی رنگ کرده و« خدا بیامرز شاهنشاه آریامهر» از دهانش نمی افتاد.می گفت: مردم گول خوردند، شریعتی گولمان زد،آخوند این ملت را خر کرد...

و من می گفتم :مردم اواخر دهۀ پنجاه بیشترین میزان مطالعات و شنیده ها را داشته اند؛ شاهد قضیه هم لااقل وجود کتابها و نوارهای سخنرانی متعدد آن زمان در خانه های قشر متوسط جامعه است.

 اینکه بعد از این انتخاب بگوییم که ما نبودیم ،کی بود؟ کی بود؟... و گول خوردیم و قس علی هذا ؛ یک شیوۀ در رفتن از زیر بار مسوءلیت است وبس!

- مردم که خمینی را نمی شناختند این «بی بی سی» بود که او را معروف کرد.این خارجی ها بودند که او را توی بوق و کرنا کردند.

- من وقتی برای تحصیل رفتم آمریکا دیدم هی این دانشجویان و مطبو عات خمینی ، خمینی می کنند.

- شاه که کاری به کار مردم نداشت.جلوی تظاهرات را که نگرفته بود.کل کشته های انقلاب به دو هزار نفر می رسد!

- آن زمان مساجد باز بود و مردم می توانستند مخالفت خودشان را بیان کنند. الان غیر از موقع نماز درب مساجد بسته است!

- مطهری در دانشگاه درس می داد و شریعتی  آزادانه سخنرانی می کرد.

انواع گزارشها ، نقل قولهای تاریخی و عقده گشایی ها همراه با چاشنی تحقیر و توهین از یمین و یسار نثارم می شد و من یکی جواب می دادم و دو–سه تا می خوردم!تا اینکه اعظم استدلال ها سر رسید:

شاه وقتی به آمریکا رفت .بچه های کنفدرایسون با دعوت از همه حتی دکتر ابراهیم یزدی که مسول انجمن اسلامی دانشجویان بود؛ تظاهرات صد هزار نفری در مخالفت با شاه راه انداختند.

گفتند: اینها کی هستند؟ / گفتند:اینها کمونیستهای ایران هستند!

آمریکا تازه آن زمان متوجه شد که چه خبر است و احساس خطر کرد.از شاه خواستند که با این کمونیستها مقابله کند و آنها را بکشد. شاه در پاسخ گفته بود اینها سرمایه های مملکت هستند و من ازعهدۀ این کار بر نمی آیم!

از اینجا بود که آمریکا زیر پای شاه را خالی کرد و دست از حمایت او برداشت و خمینی و مذهبی ها را که دشمن کمونیستها بودند را روی کار آورد!

من گفتم:از چند و چون این قضیه و صحت و سقم آن خبر ندارم . درست است که فشار کارتر باعث شد که شاه تعدادی از زندانیان سیاسی را آزاد کند و شاید به نوعی باعث تسریع در به نتیجه رسیدن انقلاب شد.اما اینکه

یک پدیده  اجتماعی بزرگ را به یک عامل تقلیل بدهیم ، کاری خطاست . چرا که در به وجود آمدن هر پدیده ای عوامل متعددی نقش دارند.و این امریعنی اینکه مردم را از صحنۀ ...

-پس این فقری که بیداد می کند ! آن دختری که خود فروشی می کند!پولی که برای چهار صد طرح در لبنان سرمایه گذاری می کنند!...

و چنان داد از فقر و بیچارگی ملت سر دادند که تو گویی نیمه شبها همیشه همیان نان بر دوش ، به دلجویی فقرا می روند!

   ********************************

  برآستان سی سالگی انقلاب اسلامی هستیم .به قول «میر حباب»  شبکه های مختلف(بنگاه بانگ و رنگ دولتی) در یک مسابقۀ بی نظیر برنامه ها، فیلمها و مصاحبه های بسیاری که تا کنون من به خاطر ندارم پخش شده باشد ،اکنون به معرض نمایش گذاشته اند.انصافاً هم بسیاری از آنها از جمله برنامه ها و گزارشهای مستندشان خوش ساخت و جذاب است.مثل :پخش آخرین پیام شاه (من صدای انقلاب شما مردم ایران را شنیدم)،محرمانه، تکه مصاحبه های دکتر احسان نراقی ، محمد علی انصاری(که نمی دانم این یکی راچگونه راضی به مصاحبه کرده اند!)والخ.

 این همه که در هم می آمیزد با غرش درشت و کوبندۀ سرود خوانان انقلابی:

                       به جوش آمده خون درون رگ گیاه

                                من تمام به جوش می آیم و می بـالم!

از سوی دیگر در آستان انتخابات مجلس هشتم که نمود« آزادی» انقلاب اسلامی است. تا آنجایی که خبر دارم تمامی چهره های اصلاح طلب که از قضا سابقۀ انقلابی نیز دارند رد صلاحیت شده اند.حتی آقای معافیان که در مرحله اول  تایید شده بود در مرحلۀ بعد رد صلاحیت می شود!

                            و من سـرد می شـوم و می نـالــم !

                            و درکــشــــا کــش این گرم و سرد

                            آهن که نیستم!

                            لا جـَرَم  

                                    ازهم     مـــ ـی     پــ  ـــ  ـ ـا     شـ  ــــــ  ــــ  ــ  ـ  ــم    . .     .   !