دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

حدیث سرو:کیمیاگر


 حدیث سرو-آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی

.در هیاهوی رسانه های امروز شاید به تصویر کشیدن مردی از جنس اولیاء خداوند کاری دشخوار باشد به ویژه انکه چشم و گوش مخاطب نیز غالباً در میدان متکثر نور و رنگ و آهنگ در ربوده شده است و از سوی دیگر اعتماد و اشتیاق خود را به صدا و سیمای وطنی از دست داده باشد. 

اما فارغ از این اشکالات ساختاری حاکم بر صدا و سیما نمی توان از بارقه های درخشانی که در میان انبوه تولیدات حجمی تلویزیون به چشم می خورد؛صرفنظر کرد.

2.در میان این معدود برنامه ها مجموعۀ «حدیث سرو»در سالهای اخیر تلاشی است مثال زدنی در جهت نیل به زیبایی و معرفت توأمان. این مجموعه که در مدت زمانی 5سال(85-89) ساخته شده جزء انگشت شمار مستندهای تلویزیونی است که سعی دارد فارغ از خط و مشی های سیاسی رایج بعد از انقلاب به معرفی روحانیونی از جنس دیگر و متفاوت با آنچه بعضاً امروزه مشاهده می شود؛بپردازد. 

3. دورۀ جدید این مستند تلویزیونی به شرح زندگانی یکی از شاخص ترین اولیاء خدا در زمان غیبت کبری که بنا به فرمودۀ آیت الله قاضی بلاواسطه توحید را از خداوند فرا گرفته است، یعنی مرحوم «میرزا جواد انصاری همدانی» می پردازد. 

4.آیت الله انصاری به سال 1280 شمسی در همدان بدنیا آمد. وی با داشتن نبوغی خاص توانست در جوانی به درجه اجتهاد برسد و برگه اجتهاد ایشان به تأیید بزرگانی چون شیخ عبدالکریم حائری(موسس حوزۀ علمیۀ قم)و دیگر مراجع طراز اول می رسد.

 از آن پس وی به همدان مراجعت می کند اما با دیدار یکی از اهل معرفت تحولی روحی در او حادث می شود.و اینچنین به سلک عارفان درمی آید و عمر خویش را به تربیت جمعی از شاگردان می گذراند.سرانجام به سال 1339 شمسی به دیار باقی می شتابد. 

5."حدیث سرو" در پی آن است که در خلال نمایش سیره و زندگانی چنین عالمانی به تبیین سرفصل های عرفان نظری از منظر مکتب شیعی بپردازد و علی رغم مباحث خاص و ویژه ای که مطرح می کند مخاطبین عام را نیز وا نمی نهد. از این جهت در ساختار کلی خود سعی می کند داستان وار به سیر زندگانی فرد بپردازد. 

6.در این راستا "گلبن حقیقی"کارگردان این بخش از مجموعه، با انجام مصاحبه با بستگان،شاگردان و دیگر افرادی که محضر آیت الله انصاری را درک کرده اند از جمله مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی، آیت الله فهری زنجانی،آیت الله سید مهدی دستغیب و... به جمع آوری مستندات تصویری و گفتاری در معرفی شخصیت عرفانی و اخلاقی ایشان پرداخته است.از سوی دیگر با استفاده از گفتار متنهای متعدد و بهره گیری از صداپیشگان متبحر بر روی عکسهای بجا مانده و تصاویر ترکیب شده با نگارگری ایرانی، همچنین باز سازی صحنه هایی از فضا و حال و روز میرزاجواد انصاری در شمایلی سینمایی، سیر زندگی او را از تولد تا مرگ به تصویر می کشد. 

7.ساختار حاکم بر این مجموعه بوجود آورندۀ فضایی خاطره نواز(نوستالژیک) و گره خورده با سنت بود که موسیقی نیز بی آنکه خودنمایی کند،دست به رنگ آمیزی احساس مخاطب می زد.بدینسان "حدیث سرو"علاوه بر آنکه به لحاظ محتوایی کاری بی سابقه در ساحت معرفتی و دینی است به لحاظ شکلی نیز آنچنان خوش و آب و رنگ است که می تواند مخاطبی را که دل بدهد به دنبال خود بکشاند. 

8.«حدیث سرو» معرفی آیت الله میرزا جواد انصاری همدانی در نه قسمت سی دقیقه‌ ای برای پخش از شبکه‌ی یک سیما ساخته شده است و عبدالرسول گلبن حقیقی کارگردان و عبدالکریم عرشی تهیه‌کننده وایرج عاشوری تصویربردار آن است.  

9.این مجموعه قرار است از پنجشنبه 3تیرماه بعد از خبر ساعت 9شب از شبکۀ یک1 سیما پخش گردد. 

طلاومس:گزارش یک زندگی عادی


   

زندگی شستن یک بشـقاب است./زندگی یافتن سکه ده شاهی در جوی خیابان است.«سهراب سپهری»

آنچه در "طلا و مس" بیش از هر چیز دیگری در چشم من درخشش داشت، گزارش واقعگرایانه از جزئیات یک زندگی عادی است که در عین حال تماشایی و سر شار از محبت می باشد.

- بطور مثال دخترک خانواده وقتی جلو تلویزیون ایستاده و خیره دارد کارتون تماشا می کند.چنان در این تماشا غرق است که به تبع سن وسال کودکانه اش هیچ مسئولیتی را حس نمی کندو این پدر و مادر است که باید به او لقمه صبحانه بدهد و در همان حال لباس بر تن او کندتا او را به مدرسه اش برساند.این تصویر ِ نوعی ِ یک زندگی است که به همین شکل ساعاتش،روزها و شبهایش و سالیانش می گذرد بی آنکه ما متوجه آن باشیم. در دل همین زندگی است که خوشی و ناخوشی سر می رسد و زهرا سادات زمینگیر می شود و سید رضا گره های قالی را رج می زند. و اینچنین داستان خانوادۀ یک طلبه شهرستانی با تمامی زیر و زبـَرهایش  سر و شکل می یابد.

- فیلم از معدود موارد سینمای پس از انقلاب است که توانسته با حفظ آداب شرعی روابط صمیمانه و پر از مهر زوجی را به نمایش بگذارد بی آنکه به ورطۀ ابتذال یا احساسات گرایی فرومایه بیفتد.کوتاه کردن موی شوهر بدست زن،پاک کردن اشک جاری شده بر گونۀ زن از سوی شوهر یا در صحنه ای دیگر که سید رضا در بیمارستان برای دلجویی از زهرا سادات با او به شوخی می پردازد و تماشاگر همراه با دوربین بگونه ای طبیعی تا پشت پرده ای که تخت بیماران را از هم جدا می کند،نظاره گر ماجرا ست.

- نمایش زندگی یک خانواده ایرانی( آن هم از نوع حاشیه ای) با تمامی جزئیاتش در دید اول می تواند امری بی اهمیت تلقی شود. ولی نمایش واقع گرایانه و آشکارسازی ظرافتهای پنهان و موجود در همین روزمرگی هاست که می تواند فضای یک داستان (خانواده سیدرضا) را به خوبی نمایش دهد.همین صحنه های خـُرد و پیش پا افتاده است که در فیلم فضا سازی می کند،بتدریج داستان را بیان می کند و تماشاگر را تا به آخر همراه اندوه وشادی سیدرضا و زهرا سادات می نماید.

- در سینمای ایران نمونه های خوبی وجود دارد که زندگی معمول یک قشر از جامعه را با جزئیاتی از این دست به روی پردۀ نمایش آورده است:

«گزارش» عباس کیارستمی روایت زندگی عادی یک کارمند ادارۀ دارایی بنام محمد فیروزکوهی(کوروش افشارزاده) است و به نوعی فضای پریشان و متلاشی خانواده ای از طبقۀ متوسط شهری را در سالهای پیش از انقلاب به زیبایی به تصویر  می کشد.در جایی از فیلم وی در حالیکه با همسرش اعظم(شهره آغداشلو) درگیر دعوای شدیدی شده است، دوربین تصویر دختر خردسالی را نشان می دهد که از شدت گریه دارد خفه می شود.

در سینمای پس از انقلاب نیز «لیلا»ی مهرجویی موشکافانه زندگی یک زوج از دو طبقه اجتماعی متفاوت را به نمایش می گذارد.صحنه ای در فیلم وجود دارد که لیلا (لیلا حاتمی) در حال شستن ظروف است و غرق در افکار خود که گردنبند مرواریدی که از قضا هدیۀ مادر شوهرش می باشد از هم گسیخته می شودو دانه های غلتان آن به هرسو روان می شود.

در «بچه های آسمان»،مجید مجیدی زندگی خانواده ای مستضعف را به تصویر می کشد.در نمایی از فیلم علی و فاطمه سر حوض در حال شستن تنها کفش کتانی مشترک خود هستند و در همین حال با حبابهای این شستشو به شادی و سرخوشی می پردازند.بدینسان از دل فضای تلخ تنگدستی،ترنمی شاد از خندۀ کودکان زینت بخش خانه  می شود.

«به همین سادگی» فیلم دیگری است که رضامیرکریمی روزمرگی های یک زن/ مادر از خانواده ای شهرستانی ِ ساکن تهران را به نمایش می گذارد.طاهره (هنگامه قاضیانی) در حالی که در آشپزخانه مشغول تدارک نهار است.اما چون کاری برایش پیش می آید از دختر نوجوانش می خواهد که برای سرخ کردن بادمجان به وی کمک کند ولی سرآخر سهل انگاری دختر باعث می شود بادمجانها بسوزد و بار دیگر این مادر است که به تنهایی باید دست تنها تمامی امور خانه را انجام دهد.

و در نهایت "طلا و مس" فیلمی است برآمده از انباشت تجارب سینمای واقعگرای ایران و درخشنده بر تارک آن. 

..................... 

. طلا و مس: جلوه ای از اخلاق و عرفان عملی

طلا و مس: جلوه ای از اخلاق و عرفان عملی


طلا و مس:جلوه ای از عرفان عملی 

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی/ تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی. «حافظ »

طلاومس یک غافلگیری عجیب در جشنواره فیلم فجر بود از آن جهت که انتظار نمی رفت  کارگردانی چون همایون اسعدیان فیلمی بسازد که به لحاظ مضمونی یادآور کارهای رضامیرکریمی و از حیث لطافت و ظرافت ،مجید مجیدی را به یاد آورد.

- اما آنچه در این فیلم برای من بیش از همه جلوه داشت ، پرداختن به جزئیات یک زندگی عادی از قشری فاقد جذابیت داستانی(یک طلبه حوزه) برای نیل به روایتی آرام و در عین حال دوست داشتنی است.

- پیش از این فیلمهای زیر نور ماه(رضا میرکریمی) و مارمولک(کمال تبریزی) دربارۀ یک روحانی یا طلبه ساخته شده ولی در آن فیلمها بطور عمده نقش و حضور روحانیون در عرصۀ اجتماع محور داستان قرار گرفته است. اما در طلا و مس داستان دربارۀ زندگی خصوصی یک طلبه و خانوادۀ اوست. علی الخصوص که  روابط زن و شوهر (سید رضا و زهرا سادات) را زیر ذره بین می برد و از پی آن تصویری  از یک خانوادۀ اسلامی- ایرانی بازنمایی میکند. این تصویر به لحاظ ساختار سینمایی واقعگرا(realisty) است اما در بطن خود بشدت آرمان گرا می باشد.

- فیلم  تجلی یک زندگی ایرانی است که سنت در آن حضوری سرزنده و مؤثر دارد.وقایع در خانه ای رخ می دهد که حیاط نقش مرکزی در معماری آن دارد. حوض آب در میانۀ این حیاط ،محلی است از برای بازی بچه ها و اطاقها بر گرد آن بنا شده است.دار قالی در این خانه حضوری پر برکت از هنر ایرانی را به نمایش می گذارد و برای این خانواده که اسیر هیاهوی شهر و تقدیری رنج آور شده نقش فریادرسی را بازی می کند.

- طلا و مس نمایشگر روح حاکم بر دین و جلوه ای از اخلاق و عرفان عملی است و در این راه تقدیر الهی زمینه ساز بروز و تکامل معنوی توأمان این زوج است.فیلم سعی دارد بطور ضمنی آنچه را سیدرضا در مقام نظر بدنبال آن بوده و سبب شده از نیشابور به سمت تهران بیاید تا در در درس اخلاق یکی از اساتید بنام حوزه شرکت کند؛بگونه عملی کسب و تجربه نماید. 

 - فیلم علی رغم ظاهر ساده و خودمانی اش به لحاظ فیلمنامه ،کارگردانی و بازیگری دارای ظرافتهای پنهان و  پیچیدگی های بی شماری است.آنچه بیش از همه باعث شده که طلا و مس خوش بدرخشد بازی های روان و طبیعی بازیگران فیلم و بویژه «نگار جواهریان» در نقش زهرا سادات می باشد که بی اغراق در سینمای ایران یک شاهکار محسوب می شود.بازی جواهریان به لحاظ انعطاف پذیری  متناسب با  تغییرات جسمی شخصیت فیلمنامه به نوعی یادآور نقش فاطمه معنمدآریا در فیلم درخشان گیلانه(ساختهٔ رخشان بنی اعتماد) می باشد. 

ادامه: 

- طلبه ای که زندگی او ترسیم می شود دارای خصوصیاتی متفاوت با دیگر روحانیون متعارف در جامعه است. سید رضا ( و دوستش) از دسترنج خود ارتزاق می کند.اهل خطابه و منبر نیست.هر چند که اهل شریعت است اما در طلب حکمت و اخلاق-طریقت- است. طلا ومس  به نوعی نمایشگر روحانیتی است که علاوه بر (یا فراتر از ) فقه در پی روح حاکم بر دین هستند.داستان حاشیه ای پرستار بیمارستان در فیلم  و دیدارش با سید رضا و روند متأثر شدن او از زهرا سادات به نوعی چگونگی تاثیر گذاری غیر مستقیم بر یک فرد است به سبب حسن خلق و رفتار بجای زبان گشاده به نصیحت یا شماتت.

- بر خلاف فیلمهای این سالها ،زن در این فیلم با ایفای نقشی سنتی، بعنوان یک همسر و مادر ارج و قرب پیدا می کند. ابتلای زهرا سادات به بیماریMS و روند تدریجی وخامت حال او به لحاظ توانایی حرکتی ،فرصتی است اجباری برای اینکه سیدرضا کارها و امورات داخلی خانه و رتق و فتق بچه ها را بر عهده بگیرد.همین جاست که فیلم در این واگذاری وظیفه زن به مرد،کارکرد و جایگاه زن بعنوان یک مادر در نهاد خانواده را  به ظرافت آشکار می سازد.صحنه ای که زهرا سادات علی رغم  بیماریش سعی می کند با مشقت برای دخترش ماکارونی درست کند به زیبایی تلاش حسرت بار یک مادر را برای تثبیت جایگاه از دست رفته اش در خانه به نمایش می گذارد.

-  "طلا و مس" دعوتی است به نگاهی درونی به خویشتن خود  و وظایفی که فرد در قبال خود و خانواده اش بر عهده دارد و در کشاکش مسائل سیاسی و اجتماعی بر زمین مانده است.سید رضا در صحنه ای در حال شستن کهنه بچه ها است که دوست وی سر می رسد و با کنایه به او می گوید گرفتن یک زن برای شما از اوجب واجبات است و سید رضا جواب می دهد فعلاً ما در همین واجبش(تطهیر خود) مانده ایم.

-  فیلم در لایۀ پنهان خود بیانیه ای است به شکل اثباتی در جهت تقدم خودسازی فردی بر بهسازی اجتماعی.بی سبب نیست که فرج الله سلحشور از جرگه فیلمسازان " ظاهر دین " این فیلم را در جهت تخریب روحانیت می داند.و اینچنین نظر می دهد:« فیلم سینمایی «طلا و مس» جدیدترین کاری که به اصطلاح به روحانیت پرداخته است و آقایان کلی از آن تعریف و تمجید کردند به عقیده من کاملاً در تخریب روحانیت قدم برداشته است. در این فیلم شخصیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روحانی نادیده گرفته شده است و صرفاً روحانی در چارچوب خانه آن هم به بدترین شکل ممکن نمایش داده شده است.»