تـُف سربالا


به شدت دلمرده ام ،از هم گسیخته و افسرده!

اصلاً حوصله ندارم که شرح ماجرا دهم؛نمی دانم شاید وقتی حال و روزم بهتر شدتوضیحی دهم.روزگاری با عشق و علاقه٬ هم خودم و هم دیگران را بسیج می کردیم و پای منبر و بحثش می نشستیم.آخر الامرش این شد. که زیرآب همه چیز را زد و رفت.

نمی دانم:

 شاید دیگر تاب تحمل فشار مدرنیته را نداشته است.

شاید هم  دیگر تاب تحمل سنت را نداشته است.

 شاید هم از اول دنبال این زیر آب زنی بوده واین سالیان ما را دنبال خودش کشانده تا حالا تیر خلاص را بزند.

در هر حال تـُف سربالایی است که حالا برگشته تالاپ خورده توی صورتمان،

 دست کم ٬من یکی این را به شدید ترین وجهش حس کردم.

به یکی ماجرا را که گفتم ؛گفت:( این دیگر زده به سیم آخر!...طرف در حلال زاده بودنش شک است!....باید حکم ارتدادش را داد... )

بماند که خود این شخص روزگاری یکی از مروجان و شارحان نظریات طرف بوده است!

 *****

چنان افسرده ام ...