دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

باورم نیست


 

 

گرم یاد آوری یا نه 

من از یادت نمی کاهم! 

باورم نیست که دو اسفند گذشت. و تو در پشت دو آفتاب،برف وباران هنوز خوابیده ای؟! 

باورم نیست که بادکنک خیالت دوسال پیاپی در آسمانهای گریه پرسه می زند. 

باورم نیست که حس تلخ و شیرینت از کام ها زدوده شود. 

باورم نیست که بی تو دیگربار گریه و گـُل درهم آمیزد.  

باورم نیست که نشانی غربت و زخم حسرت جوانه زند.

باورم نیست مگر آنکه مرگ دگرباره الرحیل زند.  

............................................................................ 

گلبرگ فاتحه ای نثار روح پرطلاطمت باد!