دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

آشی که سیامک برایمان پخت! (۳)


 

اما ادامۀ قصۀ پـر غـصۀ ما:

 چند روز کار و زندگی ما شده بود به دنبال فیلم momento همۀ شو شتر را زیر و رو کردن از ویدئوکلوپهـای مجاز گرفته تا سی دی فروشهای خـلا فـکار! اما چیزی نصیبمان نشد که نشد!

با سیامک تماس گرفتم که من  به عرب و عجم سر زدم ولی دریغ  از اینکه دستم به جایی بند شود. قرار شدکه سیامک از همان بچه های انجمن اسلامی دانـشکـده صنعت نفـت بخواهد که فیلم را به او برسانند و من هم همان روزی که شبش موعد برگزاری برنامه بود خودم را به اهواز برسانم تا فیلم را ببینم.

روز موعود فـرا  رسید اما از بخت بد خبر دادند که برای بازدید ازمسیر  خط 132 کیلو ولت  جدید کار فرما بهمراه پـیمانکاران از اهواز راهی شوشتر خواهند شد و به تبع بنده هم باید آن ها را همراهی بنمایم.

دیگر بعید می نمود که که تا پـیش از غروب بتوانم خود را به اهواز برسانم . مثل روز روشن بود که اگر سر  وقت هم به برنامۀ نمایش فیلم می رسیدم اینچنین نقد فیلمی ، یک افتضاح تمام عیار خواهد شد.

آقایان آمدند اما هوای گرم و  بی حو صلگی آنها زمینه ای شد که سر وته بازدید از خط تا ظهرسر هم بیاید و من هم از خدا خواسته به بهانۀ کار اداری سوار برپاترول کارفرما راهی اهواز شدم.

خلاصه دردسر تان ندهم خودم را به سازمان آب و برق خوزستان محل کار سیامک  رساندم  واز آنجا راهی منزل شدیم .فیلم را در دستگاه گذاشتیم و مشـغول تماشا.

تیتراژفیلم را که دیدم از فرط  تعجب و مقادیر کثیری خشم ، کنترل تلویزیون را محکم بر زمین کوبیدم !چرا ؟

نام فیلم :  حـا فـظـه = MEMENTO

با عصبانیت از جا جـسـتم ویقۀ سیامک را دو دستی چسبیدم و کشیدمش زیر فحش و نا سزا:آخر مرد نا حسابی  من یک هفتۀ تمام از نان خوردن افتادم تا این فیلم عوضی را که به من گفته بودی پـیدا کنم .تو که بلد نیستی اسم ورسم صحیح یک فیلم رابه من بگویی چه کارت به نقد وبررسی فیلم !؟!؟ اصلا ً تو هدفت از این کار سنگ روی یخ کردن من بوده است و بس!!

سیامک که انتظار این واکنش را از من نداشت  رنگش مثل ماست تـُرش کرده سفید شد و اشک توی چشمانش حلقه زد. مِـن و مـِن  کنان گفت :" من تقصیری نداشتم . باورکن اشتباه کردم ولی هیچ تعمدی نداشتم، حیف این رفا قت چندین و چند ساله نیست که با این پیشامد نا خواسته خراب شود؟ "

خلاصه شروع کرد به دلجویی از من و ناگهان با لبخندی بر لب گفت:" فهمیدم چه کا ر کنیم تو فیلم را ببین ومن هم در اینترنت چند تا نقـد پـُر و پـیـمان گیر میآورم  که تو بخوانی ! اینجوری مشکل حل می شود. نه؟ "

کمی آرام شدم .جرعه ای آب نوشیدم و مشـغول تماشای فیلم شدم.

 

 پی نوشت: عکس انتخابی از فیلم تقدیم به طرفداران پروپا قرص فیلم غریزه اصلی                                                                                                        

                                                                                                              بعلت غلبۀ خواب بر چشمانم ، ادامۀ داستان در نوشتار آینده ...

نظرات 7 + ارسال نظر
ابراهیم دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:10

سلام
سید جون!
قال این قضیه آش سیامک بکن.
ساعت ۰۰:۴۷ بامداد مگه وقت خوابیدنه!
چو غلام آفتابم هم از افتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم

سلام آقاسید
ما که مثل شما پر انرژی نیستیم. پیری هست و هزار درد بی درمان.در مورد این آش هم باید بگو یم آش کشک خالته بخوری پاته ٬ نخوری پاته!
در مورد پیام قبلی شما٬ من متوجه سوالتان نشدم.

سیامک دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:43 http://siamakab1355.persianblog.com

دارماتیک کردن خوب بود.نوشتنت قلقلکم داد.یه سری به وبلاگم بزن به روزش کردم.تا کی قلقلکه ادامه داشته باشه نمی دونم...

سلام سیامک جان
من که چند بار به آن وبلاگ کذایی ات سر زدم ولی چیزجدیدی ندیدم!

رهگذر دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 13:19

سلام
از شما بعید است که بابت یک فیلم با دوست خودتان درگیر شوید واقعاْ که جاه طلب هستید!

حرفهای ناتمام سه‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 17:27 http://shariatti.blogsky.com

سلام
خدا آخر و عاقبت این آش را به خیر کند امید که دهنتان نسوخته باشد

زینب خانوم سه‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 18:46 http://www.zpanah.persianblog.com

فیلمش جالبه یا نه؟ فلسفی ملسفی نباشه شاید ببینم. کارگردانش کیه یا بازیگر معروف؟

مهدی حلاجیان چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 23:36 http://taazar.blogsky.com

سید جان سلام
ممنون به وبلاگم سر زدی .
نوشته جدیدتم بد نیست
اما درمورد سرمایه داری که باید سزمایه گذار بشه فقط راه حل تولیدی رو مد نظر قرار نده .
طرحهای زود بازده حتی ایجاد یک شهر بازی کار تولیدی نیست . دردسر تولید رو هم نداره و زود بازده هم هست از این قبیل سرمایه گذاریها در بخش گردشگری بسیار زیاد می باشد .
بازم به من سر بزن
تبیلیغات یادت نره .
سید ابراهیم هم که مشتریه پرو پا قرصت هست بهش سلام برسون .

سیامک پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 20:29 http://siamakab1355.persianblog.com

پاسخ رو تازه دیدم.تاریخ مطلب رو نگاه نکن اون مطلب تازه کامل شده.به عنوانش نگاه کن!مطلب جدید هم نوشتم!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد