امروز هم خواب ماندم و نشد که سحری بخورم.حالا صبحی، حسابی ته دلم ضعف میرود و قـُرقـُرش تمامی فضای شکمم را پر کرده است.نگاهی به ساعتم می اندازم تا افطار دست کم 9 ساعت باقیمانده.خیلی زمان است!ولی خـُب به جایش امشب افطار یک جای درست وحسابی دعوتیم، یک باغ بیرون ازشهر . چه حالی دارد در یک فضای آرام و دل انگیز بعد از 24 ساعت گرسنگی پای یک سفرۀ رنگین بشینی! خبرهای رسیده که از گوشه وکنار حکایت ازآن دارد که بانی مجلس یک آبگوشت کلۀ مشتی برای مهمانانش بار گذاشته است. از آن آبگوشت کله هایی که تلألو چربی آن توی کاسه اش زیر نور مهتاب دل هر رهگذری را می برد. بزاق دهنم با این افکار بدجوری مترشح می شود. غذا که وارد دهان می شود با کمک همین بزاق و آب دهن جویده می شود و نرم میگردد. سپس از طریق لولۀ مری وارد اولین بخش از دستگاه گوارش بدن یعنی معده می شود . در این مرحله از گوارش، معده با حرکاتی موّاج بهمراه پخش ترشحات اسیدی بر غذای جویده شده ٬ آن را بصورت محلولی رقیق و آبکی درآورده وآماده جذب بدن می نماید.
بالاخره با هر جان کندنی انتظار به سر می رسد و دم غروب با عیال راهی مجلس افطاری میشویم .به، به عجب جای زیبایی است . درختان افرا به سمت آسمان قد کشیده اند و لابلای آنها تک درختان انجیر قوی بـُنیه جلب نظر میکند.از این سر تا آن سر سفره انداخته اند. گرسنگی وحشیانه از سرانگشتانم به بیرون می جهد و چنگ در لقمه ای چرب و چیلی از سیرابی میاندازد. در اولین مرحله از هضم غذا این سوال پیش می آید که آیا نوشیدن آب و دیگر مایعات کمکی به هضم بیشتر غذا می نمایند؟ کارشناسان عقاید گوناگونی در این خصوص دارند. گروهی این قضیه را تأیید می کنند .اما گروهی دیگر بر این باورند که غذای تناول شده باید به آرامی و با همان شیوۀ عملکرد تدریجی معده هضم گردد و نوشیدن هرگونه مایعی به هنگام خوردن غذا موجب تنبلی معده می شود. چشمانم چراگاه ملّونی را پیدا کرده و همه را در سرتاسر سفره به خوبی برانداز می کند: ران برشته شدۀ مرغ ، رنگینک های مزیّن به گردو ، قاچ های سپید خربزه، منظومۀ سبز رنگ آش رشته و قوطیهای نارنجی، سیاه و سبز نوشابه!
در میان غوغای سفره، اما هنوز گوشم صدای جیر جیر شباهنگام زنجره ها را می شنود. عجب حس زیباشناسانه ای!
نوبت میوه سر میرسد گنجایشی نمانده اما چه می شود کرد، نباید دست رد به بخشندگی میزبان زد!
از میوه های گرد وقلنبه گرفته تا باریک و بلند وقلمی در رنگهای متنوع و بی نظیر!
سیب، موز، پرتقال، انگور،خیار و الخ
در این مقطع از زمان به واقع احساس می کنم که در حال انفجار هستم . دیگر اسید های معده یارای هضم انبوه غذاها را ندارد و حرکات موجی شکل معده به کمترین میزان خود رسیده است.
هیچی همون ماجراهای دهه هفتاد خودمونه!
قط جای گزوه ها یه کم عوض شده
یادته اون موقع هم شعار میدادیم مرگ برضد رییس جمهور
یه عده دیگه هم شعر میدادن خاتمی عامل بدحجابی و..
اصولا این چیزا دیگه عادی شده!
سلام سید
به قول غلامرضا کاشی از زیباییها و ماندگاریهای ماه رمضان یکی هم همین فهمیدن یکی از لذات اصیل انسانی است یعنی لذت خوردن و تناول کردن. جایت خالی سه شنبه افطاری انجمن اسلامی عباسپور بود و ما هم دعوت مصطفی و عباس و مدیح و رضا هم بودند!! کدیور و مجمدی گرگانی هم صحبت کردند.....
به نظرم با این مطلبت می خواستی یه حال اساسی از خوانندگان بدبخت روزه دار بگیری با این تعاریفت اقلا می گفتی بعد از افطار می خوندیم....
انشا الله به همه این ها رسیدین و می رسین
حالا اگه میشه نام وبلاگ من توپکده نیست فوت نت1 هست.
اگر عوضش نکنین من شمارو از لینک دونیم در میارم.
تا دوسه هفته دیگه هم می خوام بیام شیراز بعد حضوری با هم صحبت میکنیم.
اخبار فوتبال رو هم اگر می خونید نظر فراموش نشود لطفا.
پیشاپیش عید سعید فطر رو به شما تبریک می گم.
خدا نگهدار
تو حالت خوبه!؟؟
۱- وبلاگ جنوب از شمال غربی بروز شده منت می گذارید اگر سری بزنید
۲-مطلب رو نزدیک افطار خوندم حسابی دهنم آب افتاد و معده ام به غاروغور ...
سلام بی معرفت فقط اومدم بهت تبریک بگم و برم . . .شاد زی
. . . ای قربان دلنوشت ات ! در ضمن کو تا ما به شما برسیم در ایجاز سخن ؟
سلام
عیدت مبارک .
سلام . گرچه شما به علت سر شلوغی فراوان موفق به رسیدگی به امور اوقات فراقت نیستید اما با این حال شما را به صرف دو مطلب در دو مطلبکده خود می کنم ... مستفیز شوید
عنوان پیشنهادی: شکم چرانی یا روزه داری ِ پوچ !!!!!!!!!!
بغض هزارها درد مجال سخنم نمی دهد......
سلام
حرفهای ناتمام به روز شد.
چشم انتظار قدوم پر مهر شما........
موفق و بهروز باشید.
راستی تو هم که به جمع کم کار ها پیوستی!!!!!!
سلام
به روزیت خویش از کف داده ای؟!