دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

دلنوشت

دلنوشته هایی سپرده در دست باد!

خزان زده 3


 

پنجشنبه ای تلخ است. 

و جرعه های تیرۀ قهوه تلخ ترش می کند.  

برگهای درخت گردو همه پژمرده و قهوه ای اند .

و آتش سیگار او،خاکسترش می کند. 

 

هستی به یک آن فرو مرده است. 

و خواهش های آن زن،ویرانترش می کند. 

 

کومه ای سرد و خاموش است. 

و گریه های مدام آن دختر ،زهر مارترش می کند. 

 

امید ِ یک معجزه ،مضحک است. 

و تمنای تولدی دیگر ،خوارترش می کند.  

 زندگی خوابی بس عجیب است. 

و هجوم مرگ ،آشفته ترش می کند.  

 

پنجشنبه ای تلخ است. 

و پاییز دلمرده تلخ ترش می کند.

تشت رسوایی


 

 

دوستانی که سال 76 دانشجوی دانشکده بودند و دوران پر شور انتخاباتی درخردادماه  آن سال را به یاد دارند.یحتمل علی کردان را بخوبی می شناسند. 

انجمن اسلامی بی خط و ربط آن روزگاردانشکده قانع شده بود با همکاری اعضایی که  باجناحهای سیاسی و نامزدهای انتخاباتی مرتبط بودند؛ نمایندگانی را جهت سخنرانی در حمایت از نامزد مورد علاقه شان به سخنرانی و پرسش و پاسخ دعوت نماید.  

 - حجةالاسلام حسینیان به نمایندگی از جمعیت دفاع از ارزشها و در حمایت از حجةالاسلام ریشهری  

- علی کردان معاونت امور مالی و انسانی صداو سیما در حمایت از حجةالاسلام ناطق نوری 

- دکتر نجفقلی حبیبی در حمایت از آقای خاتمی 

در جلسه ای که کردان سخنرانی داشت او بیش از آنکه بخواهد به تشریح برنامه و عملکرد آقای ناطق نوری بپردازد به تخریب آقای خاتمی پرداخت.بگونه ای که یکی از بچه های منطقی جناح راست در میان جلسه برخاست و با صدای بلند به این شیوۀ بحث او اعتراض کرد. 

آن جلسه بقدری اعصاب خورد کن بود که من چندین بار از میانۀ بحث بلند شدم و رفتم بیرون تا بر اعصابم مسلط باشم. 

امروز جلسۀ استیضاح یا بعبارتی دیگر افتیضاح* اوست.چه رای مثبت بیاورد چه منفی در هر حال او یک مفتضح تمام عیار است. 

---------------------------------

» نوشتار جالب  آقای نظری که به پدیده دکتر کردان!! از لحاظ اخلاقی و اجتماعی نگریسته است را در سیاوشون بخوانید.   

*این اصطلاح را اولین بار در وبلاگ نیک آهنگ کوثر دیدم.